نکتەهای قرآنی قسمت اول

نکتەهای قرآنی قسمت اول

واژه «شیطان» از «شطن یشطن» مانند نصر ینصر به معنای بعد و دوری جستن از حق یا از رحمت خدا و مخالفت کردن با او گرفته شده است؛ پس در این صورت «نون» آن اصلی می‌باشد و «یاء» آن زاید است  و بر وزن فیعال است مانند قیدار و بیطار» مثلا در زبان عربی گفته می شود «شطن دارک»یعنی خانه شما دور است و «شطن الرجل» آن مرد از حق و حقیقت دور شد.

نکتەهای قرآنی

توضیحاتی درباره واژه «شیطان»

درباره اشتقاق واژه شیطان دو دیدگاه وجود دارد

الف: برخی می‌گویند: واژه «شیطان» از «شطن یشطن» مانند نصر ینصر به معنای بعد و دوری جستن از حق یا از رحمت خدا و مخالفت کردن با او گرفته شده است؛ پس در این صورت «نون» آن اصلی می‌باشد و «یاء» آن زاید است  و بر وزن فیعال است مانند قیدار و بیطار»
مثلا در زبان عربی گفته می شود «شطن دارک»یعنی خانه شما دور است و «شطن الرجل» آن مرد از حق و حقیقت دور شد. و «اشطن »یعنی دور کرد و به هر چیزی که متمرد و سرکش و نافرمان باشد اعم از اینکه انسان، حیوان و یا جن باشد. در زبان عربی «شیطان»گفته می‌شود مثلا چاه عمیق دشمن بی صداقت تیری با وجود کج بودن آن جنگی خارج از چارچوب جریان صحیح جنگی شیطان گویند و چون شیطان از رحمت خداوند به دور است به همین خاطر می‌گویند شیطان و یا اینکه در زبان عربی «شیطنة» و در زبان فارسی شیطنت بکار برده می‌شود یعنی مرتکب کارهای شیطانی شدن یا «شیاطین العرب»می‌گویند: یعنی نافرمانان و سرکشان عرب و یا نزد اعراب پیشین گفته میشد «شیطان الشعر» یعنی شیطانی که شعر را به شاعر الهام می‌کند، زیرا که آنها باور داشتند که هر سرآیندەای شیطانی دارد که اشعار را به او الهام می‌کند.

د: تعدادی دیگر می‌گویند این واژه «شیطان» از «شاط یشیط» گرفته شده است به معنی نابود شدن و باطل و پوچ در آمدن است و همچنین معنای دیگرش، گرم شدن و آتش گرفتن است، مثلا گفته می‌شود: «اشتاط الرجل »یعنی از شدت خشم تیز و گرم شد؛ پس در این صورت« یاء» آن اصلی  و «یاء» آن زاید می‌باشد و بر وزن «فعلان» است.
اما دلیل بر اینکه از «شطن گرفته شده گفته شاعری به نام «امیة» است که می‌گوید: «ایماشاطن عصاه عکاه» «شاطن»یعنی پست و خبیث.

نکات
۱ــ جمع واژەی شیطان شیاطین است و معادل آن ابلیس یا اهریمن است

۲ــ در قرآن شیطان را موجودی خاص، موذی، مضر، منحرف و خبیث معرفی شده است. اما برای انسانهای شرور و مفسد واژه«شیاطین»بکار برده شده که بعدا به آیه آن اشاره می‌کنیم.

۳ــ واژه شیطان و شیاطین باهم در قرآن ۸۸ بار وارد شده و به همین تعداد واژه «الملائکة»وارد شده. واژه ابلیس ۱۱ بار و به همین تعداد واژه استعاذه با مشتقاتش وارد شده(کتاب اعجاز عددی قرآن )
۴)باید دانست که« شیطان » اسم عام «اسم جنس» است شامل نخستین شیطان و همه شیطان‌ها می‌شود و برای دانستن اینکه در قرآن یا احادیث کدام شیطان مورد نظر است قرینه مقامی یا مقالی لازم است در صورتی که «ابلیس» اسم خاص«علم» است به عبارتی دیگر شیطان به هر موجود منحرف کننده و مضر و طاغی و سرکش خواه انسان یا غیر انسان گفته می‌شود. اما ابلیس نام آن شیطانی است که پیامبر آدم«علیه الصلاة والسلام» را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است که در پایین به برخی از کارهای او می‌توان اشاره کرد.

عداوت، بغضاء، امر به فحشا و منکر، تزیین وسوسه، ترساندن و…

گاهی شیطان از طریق ترساندن، انسان را فریب می‌دهد؛«اَلشیطان یَعدکم الْفقر»بقره۲۶۸شیطان شما را از تهیدستی می‌ترساند
گاهی شیطان از طریق زیبا جلوه دادن، انسان را فریب می‌دهد؛ «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ اَعْمالَهُمْ»نمل۲۲شیطان اعمالشان را برای آنها آراسته

گاهی شیطان از طریق وعدەهای توخالی و دروغ، انسان را فریب می‌دهد؛ «یعدهم و یمنیٖهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا»نساء۱۲۰
گاهی شیطان از طریق دشمنی و کینه انسان را فریب می‌دهد؛«انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء.»مائده۹۱جز این نیست که شیطان می‌خواهد میان شما دشمنی و کینه افکند.

گاهی باز داشتن زبان مسلمان از ذکر خداوند است. زیرا هنگامی که زبان در بند شود، دیگر اعضا نیز تسلیم می‌شوند:
﴿استحوذ عليهم الشيطان فأنساهم ذكر الله.﴾مجادله۱۹«شیطان بر آنان چیره شده و ذکر الله را از یادشان برده است»

نکته

موسی علیه السلام فرمود:
﴿وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا﴾
(و برادرم هارون از من زبان‌ آورتر است)
چه زیباست اعتراف به برتری دیگران، چرا که این از ویژگی پیامبران است. اما انکار فضل دیگران ویژگی شیطان است:﴿قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ)([ابلیس] ڪَفت: من از او بهترم)دوستی و محبت از رحمت پروردگار تکبر و بغض و کینه از طرف ابلیس می‌باشد.

«خداوند بزرگ و مهربان اسلام مبارک و همه ما را از دسیسەهای شیطانی و اهریمن صفتان پناه دهد»اللهم آمین

برای اطلاعات بیشتر به کتب زیرمراجعه شود
۱-الایمان بالجن بین الحقیقة والتهویل (ص ۴۳) تالیف:شیخ علی بن نایف الشحود
۲-تفسیر تبیین القرآن(جلد ۱تفسیر استعاذه)  تالیف علامه مولانا عمر سربازی«رحمه الله تعالی»

۳-التحقیق فی کلمات القرآن تالیف:محقق مفسر علامه مصطفوی:به واژه «شطن» مراجعه شود
«این کتاب ۱۴مجلد میباشد درباره شرح وبسط واژگان قرآن است بعنوان منبع یکی از بهترین کتابها دراین زمینه است  حتمامراجعه  و مطالعه شود
۴-عالم الجن تالیف:دکتر عمر اشقر