هرآنچە در بارەی ” دیە ” باید بدانید
دیە چیست و چرا شتر در “دیە” منحصر گشتە است؟
اصل هدف از تعیین دیه، مشخص کردن بهای خون انسان و جایگزینی مادی برای خسارتِ ناشی از قتل اوست. در شریعت اسلامی، قتل به سه نوع تقسیم میشود:
۱. عمد
۲. شبه عمد
۳. خطا
در قتلِ عمد، حکم اصلی قصاص است، مگر آنکه اولیای دم، قاتل را ببخشند و در برابرِ آن دیه بپذیرند. دیه در قتلِ عمد و شبهعمد، از نظر کیفیت پرداخت، با دیهی قتلِ خطا تفاوت دارد. به دیهی نوع نخست، «دیهی مُغَلَّظه» گفته میشود، بدین معنا که همان صد شتر است، اما باید از شترهای قویتر و گرانبهاتر ( از حیث سن و سال که قیمت آنها نیز بستگی به سنشان دارد )باشد، در حالی که در قتل خطا، سن و سال و نوع شترها به اینگونه نیست.
اما چرا شتر به عنوان معیار دیه برگزیده شده است؟
این انتخاب، ریشه در حکمت و ثبات دارد، نه در قیمتگذاری ارزش انسانی. در واقع، شتر به عنوان واحدی پایدار و با ارزش ذاتی انتخاب شد، نه به عنوان «میزان ارزش انسان».
در دوران جاهلیت، هنگامی که عبدالمطلب – جدّ پیامبر اکرم ﷺ – نذر کرد یکی از پسران خود را قربانی کند و قرعه به نام عبدالله (پدر پیامبر ﷺ) افتاد، در نهایت، با مشورت و قرعهکشی، فدیهی صد شتر تعیین گردید.
الرحیق المختوم، ص 110- 111 .
این واقعه، ریشهی تاریخی تعیین مقدار دیه را نشان میدهد، اما علت شرعی و حکیمانهی آن در منطق شریعت نهفته است.
در حقیقت، مقصود از دیه، تعیین معیاری ثابت برای جبران خسارت مادی خانوادهی مقتول است؛ معیاری که در گذر زمان دچار تغییر نشود، و همواره ارزش ذاتی ثابت و کاربرد خود را داشته و هیچ وقت از آن خارج نشود، زیرا ارزش نفس انسان، همواره ثابت است و گذر زمان در آن تغییری ایجاد نمینماید.
اگر این معیار، طلا، نقره یا پول نقد قرار داده میشد، به سبب تغییر مداوم ارزش آنها، عدالت از میان میرفت؛ چرا که ارزش پول و فلزات قیمتی، با گذر زمان کاهش یا افزایش مییابد، و آنها نیز بهخودیِخود نیازی از انسان برطرف نمیکنند، بلکه تنها واسطهی معامله هستند. یعنی خود آنها ارزش لنفسه، بمعنای ارزش کاربردی و خوراکی یا پوشاکی یا سایر حاجات انسانی را بنفسه ندارند، بلکه واسطه و وسیلەی بدست آوردن نیازها و حاجیات انساناند.
در مقابل، شتر کالایی است که:
۱. ارزش ذاتی و کاربردی دارد؛ یعنی خودْ منبع خوراک، پوشاک، حملونقل و حتی تولید نسل است.
۲. ثبات ارزش دارد؛ تورم یا کاهش قیمت، اثر جدی بر ارزش وجودی و ذاتی آن نمیگذارد.
۳. در تمام دورانها، معیار قابل اندازهگیری و عادلانهای برای أنواع دیه بوده است.
به همین سبب، شریعت اسلام، و فقهاء أمت از صدر اسلام تا امروز، شتر را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفتهاند و سایر مقادیر مانند دویست گاو یا دو هزار گوسفند را نیز به عنوان معادل آن پذیرفتهاند.
برای نمونه، در زمان پیامبر اکرم ﷺ، ارزش صد شتر برابر با حدود ۸۰۰ دینار طلا یا هشتهزار درهم نقره بود، در حالی که در زمان خلافت امیرالمؤمنین عمر بن خطاب رضیاللهعنه، همین مقدار شتر معادل هزار دینار طلا یا دوازدههزار درهم نقره ارزش داشت. این تفاوت نشان میدهد که در طول تنها چند سال، ارزش طلا و نقره حدود سی درصد کاهش یافت، اما ارزش ذاتی شتر همچنان پایدار ماند.
سنن ابی داود: ( 3937 ).
از همین رو، اگر دیه بر اساس پول یا فلزات قیمتی تعیین میشد، در گذر زمان، موجب ظلم به خانوادهی مقتول میگشت. مثلاً: اگر قرار داده میشد: دیەی انسان (10)کیلو طلا باشد.
این معیار در طول تاریخ و به مرور زمان، تغییر مینمود و ارزشش در یک زمان کم شده و در زمان دیگری بیشتر میشد. و خود طلا و نقره هم معلوم است که واسطەاند و ارزش و کاربرد رفع حاجات اولیه انسان ( خوراک و پوشاک و…) بالنفسه ندارند، و فقط واسطەای هستند برای رفع این حاجات.
بنابراین، انتخاب شتر برای تعیین دیه، نه به معنای تعیین «ارزش انسان» به بهای چند حیوان، بلکه برای حفظ عدالت و ثبات مالی آن در گذر زمان بوده است.
حتی کسی همچون دکتر یوسف القرضاوی رحمه الله در کتاب فقه الزکاتش ، بسیار متمایل است به اینکه، معیار ثابت برای قیمتها در معاملات و قروض و…، چیزی مانند شتر باشد بجای طلا و نقره و… تا در طی زمان موضوعات تورم و… سبب ایجاد مشکلات در معاملات نشوند.
آنجا که میگوید: « هل من سبيل إلى معيار ثابت لنصاب النقود؟ …».
لذا هدف از قرار دادن این معیار در تعیین دیه، آنچه بود گذشت نه اینکه یک انسان مسلمان، در دنیا مثلاً ارزش( 100 )شتر را داشته باشد!
خیر ارزش انسان مؤمن بر طبق حدیث صحیح از کرەی زمین هم میتواند بیشتر باشد، عن البراء بن عازب، أن رسول الله ﷺ قال: « لزوال الدنيا أهون على الله من قتل مؤمن بغير حقٍّ». ( رواه ابن ماجة 2609 ، حدیث صحیح ).
أما به هر حال بخاطر ضرر مادیای که از فقدان مقتول به خانوادەاش میرسد، در شرع اسلام یک بدیل برای این ضرر در نظر گرفته شده، که اندازەاش بیان گردید.
و اگر به روزگار خویش بنگریم و به آشفتگی و بیثباتیِ نرخِ طلا و نقره و پولهای رایج تأمل کنیم، آنگاه به روشنی در مییابیم که حکمتِ ژرفِ شریعتِ پاک و مقدّس الهی در گزینشِ معیاری چون شتر برای تعیینِ دیه، چه اندازه دقیق و عادلانه بوده است؛ چرا که خداوندِ حکیم، سنجشی را برگزید که ارزشش با گذرِ زمان دگرگون نمیشود، و کالایی را معیار ساخت که همچون جانِ انسان، پایدار، سودمند و دارای ارزش ذاتی است، نه همچون نقدینگیِ بشر که هر روز در تلاطم بازارِ دنیا، رنگی تازه میگیرد و حقیقتِ خویش را از دست میدهد.
دین اسلام هرگز ارزش معنوی انسان را با مال نمیسنجد؛ بلکه قرآن کریم میفرماید:
«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (اسراء: ۷۰)
ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.
و الله تعالی أعلم، وصلی الله وسلّم علی نبینا محمد، و علی آله وصحبه أجمعین.
دار الإفتاء دار العلوم سلطان صلاح الدین ٲیوبی پیرانشهر
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟