در پرتوبخشش؛ از خویشتن تا خداوند
نویسندە: عبداللە علی پور
مترجم: مائدە بایزیدی
بخشش؛ واژهای است که در امتداد تاریخ بشریت، همواره در تار و پود فرهنگ و در ساحت زندگی فردی و خانوادگی انسانِ صاحبوجدان، حضوری زنده، مؤثر و محسوس داشته است.
در حقیقت، بخشش نه صرفاً واژهای زبانی، بلکه حالتی وجودی و تجربهای انسانی است که هیچ فردی در مسیر زیست خویش از آن بیبهره نمانده است. از اینرو، در منظومهی زندگی انسان مؤمن، بخشش به عنوان یکی از والاترین و گرانبهاترین مفاهیم، به نمادی مشترک و احساسی فراگیر بدل گشته است؛ مفهومی که از جوانی آرمانخواه تا پیر سالخورده، همگان را در بر میگیرد.
بخشش، فرآیندی است که انسان را به وادی عشق و تعالی روحی رهنمون میسازد؛ حالتی که غمهای گذشته را میزداید و با جریان زندگی درهم میآمیزد، تا همبستگی و زیستِ جمعی را معنا بخشد.
آفرینندهی هستی، انسان مؤمن را به بخشش از آنچه به او عطا فرموده، فراخوانده است؛ چرا که بیتردید، همه چیز از آنِ خداوند متعال است. چنانکه خداوند متعال میفرماید: «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۶۱﴾الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۲۶۲﴾: مَثَل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند، مانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خدا برای هر که بخواهد چند برابر می کند و خدا بسیار عطا کننده و داناست. کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند، سپس منت و آزاری به دنبال انفاقشان نمی آورند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.» (سوره بقره، آیات ۲۶۱ و ۲۶۲)
برخی مطالعات روانشناختی در سالهای اخیر نیز بر این حقیقت تأکید ورزیدهاند که بخشش مال -اگر چه اندک باشد- تأثیری ژرف و پایدار بر روان انسان دارد. پژوهشگران این حوزه تصریح کردهاند که حتی بخشش کمترین دارایی نیز میتواند آرامشی عمیق در دل انسان پدید آورد. این همان آموزهای است که پیامبر گرامی اسلام ﷺ بر آن تأکید کرده و میفرمود: «خود را از آتش دوزخ حفظ کنید، اگرچه با بخشیدن دانهای خرما باشد!» آیا این همان حقیقتی نیست که قرآن کریم نیز بدان اشاره داشته است، آن گاه که میفرماید:«لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ ۖ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ ۚ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا ۚ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا: بر توانگر است كه از دارايى خود هزينه كند، و هر كه روزى او تنگ باشد بايد از آنچه خدا به او داده خرج كند. خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند. خدا به زودى پس از دشوارى آسانى فراهم مىكند.» (سوره طلاق، آیه ۷)
آیا بخشش در این مقام، دعوتی است به تثبیت وضعیت فقرای جامعه و پذیرش آن به عنوان شیوهای از زیست؟ بیتردید، چنین نیست! در شرایطی چون امروز، که اندیشه و احساس در تنگنای انسداد، تاریکی جاهلیت نوین، سردرگمی و گمگشتگی مسیر تحول، گرفتار آمدهاند، نباید این وضعیت بهانهای برای توجیه اقدامات سطحی و بیریشه در مسیر همیاری و پویایی زندگی ما گردد؛ چرا که ملت ما، با پیشینهای سرشار از حرکت و همبستگی، همواره در طول تاریخ، نماد زیست مشترک و رمز یگانگی انسانی بوده است.حتی در دوران خصومت میان دو قبیله، در بسیاری از مقاطع، مردم ما با خردمندی و تدبیر، راه همگرایی و وحدت را برگزیدهاند؛ و این، بیتردید یکی از بزرگترین افتخارات تاریخی ملت کرد در عرصهی همزیستی ملی و انسانی بهشمار میرود.
ای خوانندگان فرهیخته باشد که رضایت، امید به زندگی و آرامش روح و دل، در وجودمان جاری گردد؛ و پیام نجات محرومان، نیازمندان و انسانیت، نقطهی آغازی باشد برای رسیدن به آرمان برادری و همبستگی انسانی. فراموش نکنیم؛ فقر و ثروت، دو چهرهی همزاد زندگیاند که از آغاز تاریخ بشریت وجود داشتهاند، اینک نیز حضور دارند و همواره باقی خواهند ماند.
امروزه، از طریق شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین، شاهد وضعیت و شرایط زندگی انسانهای محروم و نیازمند هستیم؛ کسانی که چشمانتظار یاری و همدلیاند.
پس بیایید در لحظهای از آگاهی و احساس، با دلهایی بیدار و دستانی گشوده، به یاری فقرا و نیازمندان بشتابیم؛ چرا که انسانیت، در همین لحظاتِ همدلی و بخشش معنا مییابد.
شرایط زندگی بهگونهای رقم خورده است که برای همگان، دستیابی به ثروت و دارایی فراوان، امری آسان و در دسترس نیست. هرچند این مسئولیتی است که بر دوش صاحبان قدرت و حاکمیت نهاده شده تا در تمامی مراحل زندگی، صدای محرومان را شنیده و در جهت رفع نیازهای آنان گام بردارند، اما واقعیت امروز حاکی از آن است که فقرای جامعه و اقشار آسیبپذیر، به حاشیه رانده شدهاند و زیست آنان با تهدیدی جدی مواجه است. از اینرو، انسان مؤمن و متعهد، بیاعتنا به هرگونه سخن بیپایه و گفتار سطحی، موظف است که ندای محرومان را بشنود و در جهت رهایی آنان از بحرانهای موجود، با تمام توان اقدام نماید. این نه تنها وظیفهای انسانی، بلکه رسالتی ایمانی و اخلاقی است که در پرتو آن، معنا و ارزش واقعی زندگی، متجلی میگردد.
آن بشارتی که در دل انسان مؤمن با بخشش جوانه میزند، ریشهی هستی و معنای زندگی است؛ پس از آنکه انسان با قناعت، بر بنیاد علمی ایمان در درون خویش استقرار مییابد، فرآیند بخشش در وجودش شکوفا میشود و به صورت باور و خواسته روحی، او را به آن نتیجهای میرساند که زندگی را نه فقط برای خود، بلکه برای دیگران نیز معنا میکند زیرا انسان مؤمن حامل بزرگترین پیام است. از اینرو، باید اندیشهای متفاوت و برداشتی ژرفتر داشته باشد، و ثمراتی عظیم از خود برجای گذارد. این حقیقت در پرتو آیهی شریفهی زیر به روشنی بیان شده است:«أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ: ای اهل ایمان! از آنچه به شما روزی کرده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی بیاید که در آن نه داد و ستدی است و نه دوستی و نه شفاعتی؛ و تنها کافران ستمکارند.»(سوره بقره، آیه ۲۵۴)
آری؛ انسان مؤمن تنها دغدغهی خویش را ندارد، بلکه درد و رنج دیگران را نیز با جان و دل احساس میکند. نبی مکرم ﷺ میفرماید: «تبسم تو در برابر برادرت صدقه و بخشش است.» انسان مؤمن در شرایطی چون امروز، باید همانند پیامبر اکرم ﷺ زندگی کند.
بیشک، باورمند راستین همچون باران است، هر جا فرود آید، برکت و سود خویش را به همراه دارد.
خداوند متعال در آیهای دیگر از کتاب آسمانی، بشارتی عظیم و امیدبخش را برای اهل ایمان بیان میفرماید: “ءَامِنُوا۟ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَأَنفِقُوا۟ مِمَّا جَعَلَکُم مُّسْتَخْلَفِینَ فِیهِ ۖ فَٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ مِنکُمْ وَأَنفَقُوا۟ لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ: به خدا و پیامبرش ایمان آورید، و از اموالی که خدا شما را در آن جانشین خود قرار داده، انفاق کنید؛ پس برای کسانی از شما که ایمان آورده و انفاق کرده اند، پاداش بزرگی خواهد بود.” (سوره حدید، آیه ۷)
بیتردید، دل انسان مؤمن، آنگاه که با خدا پیوندی ژرف و صادقانه دارد، سرشار از نور، آرامش و اطمینان میگردد. و زبانش به نیکوترین واژگان آراسته میشود. هنگامی که دل کودک یتیم و نیازمند را شاد میسازد، فرشتگان الهی برای او دعای خیر میفرستند. چه آرامشی والاتر از آنکه فرشتهای از سوی پروردگار، دعای رحمت نثار انسان کند؟
پیامبر اکرم ﷺ در حدیثی شریف میفرماید: «من و کسی که کفالت یتیمی را بر عهده گیرد، در بهشت چنین نزدیک به هم خواهیم بود و به انگشت سبابه و وسطی اشاره فرمود. (به روایت از بخاری)
آیا دل آدمی شاد نمیگردد، آنگاه که لبخندی بر چهرهی کودکی محروم و بیپناه مینشاند؟
آیا آرامش نمییابد، زمانی که بارقهای از امید را در دل خانوادهای نیازمند زنده میسازد؟
چگونه ممکن است حیات انسان دستخوش تحول نگردد، آن گاه که با خدمتگزاری به فردی نیازمند، به مقام همنشینی با محبوب ربالعالمین ﷺ نائل میشود؟
نبی مکرم ﷺ در حدیثی دیگر چنین فرموده است:”پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض دادن هجده برابر است.”
در بخشش، رازی ژرف و نهفته وجود دارد؛ رازی که انسان را بیهیچ هیاهو و بینیاز از جلوهگری، به گلزار محبت و مهر الهی رهنمون میسازد. بخشش، درختی از مهربانی است که بیآنکه راز خود را آشکار سازد، در سکوتی پرمعنا، دروازههای تربیت، تعالی و عروج را میگشاید.
بخشش، در روزگار آکنده از آشوب و بحران امروزی، بنیاد و کلید اصلی سعادت و آرامش است. آری، این همان حالت روحانی و عاشقانهای است که هیچ مانعی را برنمیتابد.
از اینرو، میتوان با اطمینان گفت: بخشش، حالتی است که انسان را به آزادی درونی و طهارت روحی میرساند.
در چنین جایگاهی، انسان مؤمن بایستی با خویشتن، مجموعهای از پرسشهای بنیادین را مطرح سازد؛ اینکه در زندگی چه هدفی را دنبال میکند؟ و برای رسیدن به آن هدف، باید مجموعهای از پرسشها را با خود در میان بگذارد و با صداقت کامل به آنها پاسخ بدهد. اگر انسان با خویشتن صادق باشد و با ارادهای قوی و رویکردی آگاهانه با خود رفتار کند، بیشک به این باور خواهد رسید که: “هیچکس نباید تنها برای خود زندگی کند.” آن زمان است که شیرینی و معنا در تمامی لحظات زندگی نمایان خواهد شد.
شاید بسیاری از شما داستان آن جوان اماراتی را به یاد داشته باشید؛ کسی که سال گذشته با اقدامی بیسابقه، توجه جهانیان را به خود جلب کرد. او تنها در مدت یک ماه، مبلغی بالغ بر سه میلیون و پانصد هزار دلار را در کشورهای بحرانزدهای چون سوریه، عراق و لیبی، میان نیازمندان و کودکان یتیم توزیع نمود؛ اقدامی که جهانیان را در بهت و تحسین فرو برد. در اینباره، پروردگار متعال میفرماید: “هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ: آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟” (سوره الرحمن، آیه ۶۰)
در حقیقت، بخشش از جمله اصول والای اخلاقی است که در شمار معیارهای ناب دینی جای میگیرد؛ آن دسته از ارزشهایی که اگر دین وجود نداشت، هرگز پدید نمیآمدند، و بیپشتوانهٔ دین نیز دوام و بقای آنها ممکن نمیبود.
بخشش از اهداف والای رسالت پیامبران و جلوهای شیرین از حقیقت ایمان میباشد و در قرآن کریم، با تأکید و ژرفنگری فراوان، بدان اشاره شده است.
خدای متعال، وعدههای خود را بر پایهٔ صدق و راستی بنا نهاده و هیچ سخنی از او جز حقیقت نیست. و خود میفرماید: “اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ لاَ رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِیثاً: خدای یگانه، هیچ خدایی جز او نیست؛ محققاً همه شما را در روز قیامت که شک در آن نیست جمع آورد، و کیست که راستتر از خدا سخن گوید؟” (سوره نساء، آیه ۸۷)
پایان سخن: ای خوانندهٔ ژرفاندیش و سنگیننگر!
بخشش، جوهرهٔ زندگی و تجلی آرزوها و خواستههای انسانی است؛ مایهای از معنا و امید که مرزهای فردیت را درنوردیده و انسان را به افقی فراتر از خود میبرد.
بخشش، یعنی ایمانی ریشهدار در ذات هستی.
بخشش، یعنی نیرویی روحانی که جان را تغذیه میکند.
بخشش، یعنی معیار سنجش برای مؤمنان و توانگران.
بخشش، یعنی سفری معنوی برای زندگی نیازمندان.
در جهان امروز، هیچ فلسفه یا اندیشهای برای تحول زندگی، نیرومندتر و مؤثرتر از آن نیست که بشر مادیتگرایی را از محوریت زندگی کنار نهاده و بخشش را جایگزین آن سازد!
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟