علامه ماموستا عبدالکریم مدرس (بیاره) را بیشتر بشناسیم

علامه ماموستا عبدالکریم مدرس (بیاره) را بیشتر بشناسیم

در روزگارانی نه چندان دور از عصر ما در یکی از روستاهای منطقه اورامان کردستان عراق، مادری پسربچەای را به دنیا آورد، که بسی امید به آینده او داشت و هنوز تمییز نیافته بود که او را (حاجی ملا) صدا می‌زد . پدرش نام { عبدالکریم } را برایش نیک پنداشت و همیشه آرزو داشت در سلک علمای درآید. به همين خاطر قلم و کاغذ و دوات برایش تهیه کرد و نزد امام امام جماعت روستا فرستاد تا قرآن و کتب مقدماتی دینی را فراگیرد .

در روزگارانی نه چندان دور از عصر ما در یکی از روستاهای منطقه اورامان کردستان عراق، مادری پسربچەای را به دنیا آورد، که بسی امید به آینده او داشت و هنوز تمییز نیافته بود که او را (حاجی ملا) صدا می‌زد .
پدرش نام { عبدالکریم } را برایش نیک پنداشت و همیشه آرزو داشت در سلک علمای درآید. به همين خاطر قلم و کاغذ و دوات برایش تهیه کرد و نزد امام امام جماعت روستا فرستاد تا قرآن و کتب مقدماتی دینی را فراگیرد.

آنچه در پی می‌آید زندگی نامه خود نوشت این علامه فرزانه و عالم ربانی است.!

من، عبدالکریم فرزند فتاح فرزند سلیمان و از قبیله { هوز قاضی } هستم که اکنون در ناحیه بخش سید صادق و در روستای (مایندول ) بر چشمه [ سه راوی سوبحان ئاغا ] و در روستاهای مجاور آن ساکن هستند؛ در فصل بهار و ماه ربیع الاول سال ( ۱۳۲۳) هجری قمری برابر با اردیبهشت (۱۲۸۴ )شمسی، در روستای ( تکیه ) در نزدیکی بخش ( خورمال ) متولد شدم.
اما أجل فرصت نداد تا پدر ثمر خود را ببیند که چه تنومند می‌شود. از آن پس، مادر برای عبدالکریم پدر می‌شود و هم چنان امیدوار به { حاجی ملا} شدنش.
بعد از مدتی عبدالکریم رسما وارد {حجره} و مدرسه علوم دینی می‌شود و در همان اوان ذی صالحین را به خود می‌گیرد. در سالهای ۱۳۳۰ الی ۱۳۳۱ وارد حجرەی سنتی آن زمان شد. عادت طلاب کرد با توجه به شرایط موجود در آن زمان، بر این بوده که مدت زیادی را در یک مکان ماندگار نمی‌شدند، عبدالکریم هم از این قاعده مستثنی نشده و برای تحصیل از جایی به جای دیگر به مدارس مختلف رفته و پیشرفت افزون کرده و…
ماموستا عبدالکریم مدرس، بعد از این که دروس علمی را تحت سرپرستی یکی از علما که از دوستان پدرش بوده شروع کرده . هنگامی که مشغول خواندن کتاب شرح جامی بوده، جهانی اول آغاز شده به سلیمانیه نقل مکان کرده، تا زمانی که در سلیمانیه و حومه (ظهورعلایم قطحی شدید ) به هورامان بازگشته و به مدرسه خانقاه ( دو رود ) در کردستان ایران وارد شده که تحت سرپرستی شیخ عثمان علاءالدین (نقشبندی) بود، تا سال ۱۳۳۹ ظاهراً در آنجا ماندگار شدن و بعد به ( بیاره ) برگشتند. سپس، به خدمت استاد ماموستا محمد بالک ( مریوان ) نقل مکان می‌کند و هشت ماهی در خدمت آن ماندگار می‌شود، بعد از آن بنا به دستور شیخ علاءالدین به بیاره باز می‌گردد. بنا به دلایلی در سال ۱۳۴۰ ماموستا عبدالکریم همراه علامه شیخ عمر مشهور به ( إبن قره داغی ) به سلیمانیه نقل مکان میکند. همانگونه که ماموستا می‌فرمایند؛ پس از اقامتم نزد استاد معزی الیه، افقهایی تازه برای کسب علوم و تدقین و تحقیق و نوشتن و تحقيقات، بر من گشوده شد و به تدارک آن چه از من فوت شده بود پرداختم و به فراگیری دانش‌هایی که برایم اهمیت داشتند روی آوردم و از علوم گوناگون بهرەهای بسیار دیگر برگرفتم که در نزد غیر او یافت نمی‌شد.
پس از مدتی علامه( شیخ عمر، قره داغی) در حضور عالمان طراز اول کردستان (که این حلقەها باغ و بوستانی از باغ‌های حقایق روحی است ) جلسه اعطای اجازه افتا و تدریس در فصل بهار سال ۱۳۴۳ به ایشان عطا می‌کنند.
پس از أخذ اجازه، به روستای ( نرگسه جار ) می‌رود، همراه جمعی از طلاب تیز هوش و…و تا سال (۱۳۴۸ ) در آن جا ماندگار شد. بعد از آن بنا به درخواست شیخ جهت خدمت به طلاب و فضلای خانقاه ( بیاره ) برگشتند، که در آن جا حلقه تدریس را وسیعتر و سودمند تر آغاز کردند. در یک برهه زمانی، طلاب موجود در حجره به بالای صد نفر رسید و شبانه روزی به خدمت رسانی طلاب مشغول شدند.
در مدت تدریس علامه ماموستا عبدالکریم مدرس در بیارە، یعنی از سال ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۷۱ نزدیک به ۴۵ نفر از افراد شایسته و از عالمان طراز اول کردستان را تحویل جامعه دادند. پس از آن احوال زمانه دگرگون و ضعف پیری بر شیخ مستولی شده ، درسال ۱۳۷۱هجری قمری انتقال از بیاره را به سلیمانیه مصلحت دیده و به عنوان مدرس مدرسه حاج خان در محله ملکندی تعیین شده و مسلمانان و طلاب از ایشان استقبال باشکوهی کردند. سپس در سال۱۳۷۴ تقدیر الهی ماموستا عبدالکریم را به شهر کرکوک می کشاند و درتکیه شیخ محترم شیخ جمیل طالبانی، با آسایش و احترام کامل، ماندگار شد در به طلاب بسیاری درس می‌داد. و در نهایت بعد از وفات مدرس مدرسه شیخ عبدالقادر گیلانی قدس سرہ؛ مرحوم شیخ محمد قزلجی در بغداد، به آن بغداد نقل مکان میکند و برای امام جماعت، درخواست نوشته و در امتحان شرکت کرده و پس از اخذ نمره قبولی، امام جماعت و خطیب مسجد جامع احمدی انتخاب شدند. تا این که در امتحان ورودی مدرسین به مدرسه شیخ عبدالقادر گیلانی شرکت میکند و با نمرات عالی قبول شدند و به عنوان مدرس در مدرسه حضرت شیخ عبدالقادر گیلانی مشغول به انجام وظیفه شد. تا آن که سال ۱۹۷۴ میلادی فرا رسید و ماموستا عبدالکریم مدرس مطابق قانون، باز نشسته شدند؛ اما سادات کرام و نقیبان بزرگوار حضرت شیخ عبدالقادر گیلانی ایشان را در جای خود در بارگاه، جهت افتا برای مسلمانان در احکام شرعی مشرف ساختند.
علامه ماموستا عبدالکریم مدرس در سال های ۱۹۷۴ تا سال ۲۰۰۳ به خاطر نبوغ علمی این عالم فرزانه به سمت رئیس اتحادیه علمای اسلام منصوب شد.
و نهایتاً آفتاب تدریس کردستان و اسلام، در صبحگاه روز سه شنبه ۲۴ رجب ۱۴۲۶ قمری، برابر با ۸ شهریورماه ۱۳۸۴ شمسی ، خاموش و به ملکوت اعلیٰ پیوست ، و پیکر ایشان با حضور هزاران نفر از علما، ومردم تشییع ودربارگاه حضرت گیلانی در جایی که خود تعیین کرده بود به خاک سپرده شد ؛ روانش شاد و راهش پر رهرو باد !

آثار علامه عبدالکریم مدرس
مطابق آن چه شهرت یافته، بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب در علوم مختلف با سه زبان کردی، عربی، و فارسی به یادگار گذاشت. که نزدیک به ۸۰ عنوان آن چاپ شده است .
در این جا فهرست برخی از آثار مشهور ایشان را ذکر می کنیم.

۱- مواهب الرحمن فی التفسير القرآن  ۲ــ تەفسیری نامی . ۳- نورالسلام ۴- جواهر الفتاویٰ . ۵- الأنوار القدسیه فی الحوال الشخصية . ۶- علماؤنا فی خدمة العلم والدین . ۷- بنه ماله ی زانیاران. ۸- یادی مه ردان .۹- خلاصة البیان في الوضع والبیان. ۱۰ گرد آوری وشرح دیوان محوی و…

به راستی ایشان علامه ای دایرةالمعارف گونه و بر بسیاری از علوم محیط بود، مصلحی اجتماعی و عالمی ربانی و زاهد ومحبوب همه علمای عراق بود .
رحمت پروردگار بر او باد و پروردگارش به بهشت مسرور وبا پیامبران و صدیقین وشهدا محشور نماید.

تهیه و تدوین ؛ عبدالله علی پور

برگرفته از بیانیه اتحادیه جهانی علمای مسلمان به مناسبت درگذشت علامه شیخ عبدالکریم مدرس

 

منبع: سۆزی میحڕاب